جدول جو
جدول جو

معنی حسین کندی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین کندی(حُ سَ کَ)
دهی است از دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر. واقع در 29500گزی جنوب خاوری هوراند و 16هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. ناحیه ای است کوهستانی معتدل. دارای 66 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از رود خانه کجرود و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی، گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ فَ)
ابن عبدالله رومی قسطنطینی شاعر متخلص به فردی معروف به ارایچی زاده. متوفی 1121 هجری قمری دیوان شعر ترکی و ’شاپورنامه’ بنظم ترکی دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 325)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ کَ)
رومی ایاشی متخلص به کنزی. از مشایخ طریقت سنبلیه، ساکن شهر مغنیسیا و درگذشتۀ 1122 ه. ق. او راست: دیوان شعر. (هدیه العارفین ج 1 ص 296)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کُ)
شبستری. پهلوان داستانی است که به نام ’حسین کرد’ معروف شده است. او در آن داستان دست پروردۀ حسن بیدآبادی و مسیح دکمه بند تبریزی خوانده شده است. این داستان وقایعی در دورۀ صفوی رانشان میدهد و مکرراً در هند و ایران چاپ شده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ اَ)
ابن علی بن ظافر ازدی مصری صفی الدین ادیب. درگذشتۀ 657 هجری قمری 1259/ میلادی او راست: ’الفریده’. (معجم المؤلفین ازایضاح المکنون ج 2 ص 189) (هدیه العارفین ج 1 ص 313)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن جمال الدین حسین قهستانی. او راست: شرح قصیدۀ ابن سینادر نفس و روح (عینیه ؟). (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مِ)
ابن سعد بن حسین بن محمد آمدی شاعر، لغت شناس. در آمد متولد شد و به بغداد آمد و به شام رفت و به اصفهان بازگشته ساکن شد و در آنجا در 444 هجری قمری / 1054 میلادی درگذشت. مؤلفاتی دارد. (معجم الادباء یاقوت ج 9 ص 266) (معجم المؤمنین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ بَ)
دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 4هزارگزی شمال خاوری الیگودرز کنار راه مالرو حسین آباد به شفیعآباد. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل. دارای 197 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، چغندر، پنبه. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ یَ)
ابن مرتضی حسنی حسینی طباطبائی حائری واعظ. در 14 محرم 1307هجری قمری / 1889 میلادی در کربلا درگذشت. او راست: الرق المنشور و لوامع الظهور فی تفسیر آیه النور و تنبیه الخواطر. (ذریعه) (اعیان الشیعه) (معجم المؤلفین)
ابن احمد بن محمد بن سمیع یزدی. او راست: تحفه الولی در شرح عهد مالک که در مشهد در 1227 هجری قمری نگاشته و حاشیه بر قوانین الاصول. (ذریعه ج 3 ص 480 و ج 6 ص 176)
ابن محمد بن علی بن عبدالغفور حائری. متوفی به کربلا در 1310 هجری قمری / 1892 میلادی او راست: التحفه الکسائیه. (ذریعه ج 3) (اعیان الشیعه ج 27 ص 211)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ هََ)
محمد... اودی. از دوستان شیخ علی حزین بود و در بنارس هند در 1205 هجری قمری درگذشت و دیوانش شش هزار بیت دارد. (صبح گلشن 136) (ذریعه ج 9 ص 255)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن ابوالقاسم بن حسین عودی اسدی حلی. او راست: ردّ بر محقق کرکی علی بن عبدالعال. متوفی 994 هجری قمری در مسئلۀ فلسفی ’اثبات معدوم’. صاحب ذریعه گوید: این مرد از نوادگان حسین بن نصیرالدین موسی عودی در سدۀ هشتم هجری میباشد. رجوع به ذریعه ج 10 ص 192، 195 و فیض القدسی در احوال مجلسی در مقدمه بحارالانوار چ کنپانی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کُ تُ)
ابن عبدالله یمین شاعر. دیوان شعر دارد. و در 1152 هجری قمری 1730/ میلادی زنده بوده است. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِهَِ)
کلب حسین خان بن کلب علیخان. پس از 1281 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر فارسی و تذکرۀ شاعران به نام ’شوکت نادری’ دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 329)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کَ رَ)
ابن شهاب الدین بن حسین بن محمد بن حیدر حکیم (1011-1078 هجری قمری). صاحب امل الآمل او را یاد کرده است. او راست: ارجوزه در منطق و دیگری در نحو و حاشیه بر تفسیر بیضاوی و حاشیه بر مطول و شرح نهج البلاغه و الاسعاف و هدایه الابرار در اصول دین و کتابی در طب و دیوان شعر. و در هدیه العارفین ج 1 ص 427 مرگ وی را بغلط 1176 هجری قمری نقل کرده است. (ذریعه ج 9 ص 248)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زَ)
ابن محمد بن یحیی زیدی حسینی. او راست: دستور المنجمین به فارسی که در 891 هجری قمری نگاشته است. (ذریعه ج 8 ص 168)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَنِ سَ)
ابن عبیدالله سعد مکنی به ابوعبدالله سعدی شیعی امامی. او راست: اکمال الاسلام. بناء الاسلام. حرمه الاسلام. دعائم الاسلام. سهام الاسلام. فضل الاسلام. نوادرالاسلام. الایمان، دعائم الایمان، حقیقه الایمان، حلاوه الایمان، شعب الایمان، طعم الایمان، فضل الایمان، نفس الایمان، نوادر الایمان، و جز آنها. (هدیه العارفین ج 1 ص 332) (فهرست اعلام ذریعه) (نامۀ دانشوران ج 2 ص 633)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ)
ابن شعیب مروزی شافعی مکنی به ابوعلی فقیه. او ’التلخیص’ ابوعباس بن قاص را شرح کرده و در پیرامون 430 هجری قمری / 1039 میلادی درگذشته است. وی مؤلفات دیگری نیز دارد. (معجم المؤلفین از عیون التواریخ ابن شاکر ج 13 ص 183) (وفیات الاعیان ابن خلکان) (البدایه ابن کثیر) (کشف الظنون) و در هدیه العارفین ج 1 ص 309 مرگش در سال 433 هجری قمری یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ)
ابن خلیل کریدی منسوب به جزیره کرت. در شهر قندیۀ آن جزیره مدرس بود و در همانجا در 1218 هجری قمری درگذشت. او راست: تعلیقات بر ’سراجیه’ و الفوائد الکلامیه و مناسک حج، و جز آنها. (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کَ فَ)
ابن رستم حنفی رومی، قاضی مکه بود و در آنجا در1010 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح صحیح مسلم و جز آن. (معجم المؤلفین از خلاصه الاثر) (کشف الظنون) (هدیه العارفین ج 1 ص 321)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ دَ)
ابن حسن شامی هتاری شافعی فرضی. که در 1130 هجری قمری درگذشت. او راست: ’ابدع ماکان و اجود ما یستفید’. (هدیه العارفین ج 1 ص 323)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ)
هشتمین تن از ائمۀ رسی در سعدا است که از 393 ه. ق. سلطنت کرد و وفات او در 404 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَ دَ)
ابن میمون. محدث است. محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
لغت نامه دهخدا
(حَسَ کَ)
دهی است از دهستان گچلات بخش پلدشت شهرستان ماکو در 35هزارگزی جنوب خاوری پلدشت، در مسیر راه ارابه رو قزل قشلاق به تپه سی دلیک. جلگه، معتدل، مالاریایی. سکنۀ آن 120 تن شیعۀ ترک زبان. آب آن از قنات و مسیل. محصول آنجا غلات، پنبه. شغل اهالی زراعت وگله داری. صنایع دستی جاجیم بافی. راه ارابه رو دارد واتومبیل میتوان برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ سِ)
از شاعران فارسی زبان بنارس هند بود. شعر او در صبح گلشن بنقل از نشتر عشق آمده است. (ذریعه ج 9 ص 243)
لغت نامه دهخدا